خورشید تابنده عشق | ||
مهاجرین وطن بی وطن نمی ماند شهید خفته به خون بی کفن نمی ماند
همیشه زاغ سیه جسمی بدشگون احوال
به صحن گلشن و باغ و چمن نمی ماند
رسد به نشئهی آزادی هر که آخر کار
بساط ظلم رود مرتهن نمی ماند
نشان ما و شما میرسد به واژهی هیچ
ز بعدی مرگ دگر تو و من نمی ماند
خدا اگر نکند کار بندگان را ساز
به بنده غیری امیدی وهن نمی ماند
برهنگیست سر انجام گردش آفاق
کلاه و کاپشن و بوت و چپن نمی ماند
به سادگی سخن زندگی شود اتمام
فریب و دغدغه، دام و رسن نمی ماند
چه غصه می خوری محمود از غم دنیا
رسی به جای که دیگر محن نمی ماند
----------------------------------
پنجشنبه 29 ثور 1401خورشیدی
که برابر می شود به 19 می 2022 ترسایی
سرودم
[ پنج شنبه 101/3/5 ] [ 7:44 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |